آیه 18 سوره صافات

از دانشنامه‌ی اسلامی

قُلْ نَعَمْ وَأَنْتُمْ دَاخِرُونَ

[37–18] (مشاهده آیه در سوره)


<<17 آیه 18 سوره صافات 19>>
سوره :سوره صافات (37)
جزء :23
نزول :مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

بگو: آری شما (و هم پدرانتان) خوار و ذلیل به محشر مبعوث خواهید شد.

بگو: آری، [برانگیخته می‌شوید] در حالی که خوار و ناچیز هستید.

بگو: «آرى! در حالى كه شما خواريد!»

بگو: بلى، و شما خوار و بيچاره مى‌شويد.

بگو: «آری، همه شما زنده می‌شوید در حالی که خوار و کوچک خواهید بود!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Say, ‘Yes! And you will be utterly humble.’

Say: Aye! and you shall be abject.

Say (O Muhammad): Ye, in truth; and ye will be brought low.

Say thou: "Yea, and ye shall then be humiliated (on account of your evil)."

معانی کلمات آیه

  • داخرون: ذليلان. دخر: ذلّت و خوارى. با خضوع و فرمانبرى نيز مى‌سازد.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ «16»

(مى‌گويند:) آيا چون مرديم و خاك و استخوان (پوسيده) شديم آيا (دوباره) برانگيخته خواهيم شد؟!

أَ وَ آباؤُنَا الْأَوَّلُونَ «17» قُلْ نَعَمْ وَ أَنْتُمْ داخِرُونَ «18»

و آيا پدران گذشته‌ى ما نيز (زنده خواهند شد)؟ بگو: آرى (همه زنده مى‌شويد) در حالى كه خوار و كوچك خواهيد بود.

فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ فَإِذا هُمْ يَنْظُرُونَ «19»

همانا قيامت با يك صيحه است، پس آن گاه آنان (صحنه قيامت را) خواهند ديد.

نکته ها

«داخر» به معناى ذلّت و حقارت و «زَجْرَةٌ» به معناى صيحه و بانگ بزرگ است.

بيمار دلان در گسترش شبهات تلاش مى‌كنند. با اين كه يك سؤال كافى بود، سه سؤال پى در پى طرح كردند. «أَ إِذا- أَ إِنَّا- أَ وَ آباؤُنَا»

پیام ها

1- منكران معاد منطق و استدلال صحيحى ندارند و به جاى استدلال فقط استبعاد مى‌كنند. أَ إِذا ...

جلد 8 - صفحه 21

2- مشركان، زنده شدن نياكان را بعيدتر از زنده شدن خود مى‌پنداشتند. أَ إِنَّا ... أَ وَ آباؤُنَا

3- سؤالات و شبهات گرچه با لجاجت و سوء نيّت همراه باشد ولى بايد با صراحت جواب داده شود. «قُلْ نَعَمْ»

4- خاك شدن انسان، مانعى براى زنده شدن دوباره‌ى او نيست. «قُلْ نَعَمْ»

5- انكار لجوجانه معاد سبب خوارى در قيامت است. «وَ أَنْتُمْ داخِرُونَ»

6- پيدايش قيامت با صوت و صيحه است. «فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ»

7- پيدايش قيامت دفعى است نه تدريجى. «زَجْرَةٌ واحِدَةٌ»

8- ايجاد قيامت براى خداوند آسان است. «فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ»

9- مشركان، در قيامت بُهت زده به حال زار خود نظاره‌گرند. «فَإِذا هُمْ يَنْظُرُونَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



قُلْ نَعَمْ وَ أَنْتُمْ داخِرُونَ «18»

بعد از آن حق سبحانه در جواب ايشان فرمايد:

قُلْ نَعَمْ‌: بگو اى پيغمبر مر اين منكران بعث را: آرى، همه شما مبعوث شويد با پدران خود، وَ أَنْتُمْ داخِرُونَ‌: و حال آنكه خوار و بى‌مقدار باشيد در نشأه آخرت.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


فَاسْتَفْتِهِمْ أَ هُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمْ مَنْ خَلَقْنا إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِنْ طِينٍ لازِبٍ «11» بَلْ عَجِبْتَ وَ يَسْخَرُونَ «12» وَ إِذا ذُكِّرُوا لا يَذْكُرُونَ «13» وَ إِذا رَأَوْا آيَةً يَسْتَسْخِرُونَ «14» وَ قالُوا إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ مُبِينٌ «15»

أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ «16» أَ وَ آباؤُنَا الْأَوَّلُونَ «17» قُلْ نَعَمْ وَ أَنْتُمْ داخِرُونَ «18» فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ فَإِذا هُمْ يَنْظُرُونَ «19» وَ قالُوا يا وَيْلَنا هذا يَوْمُ الدِّينِ «20»

ترجمه‌

پس بپرس از آنها آيا آنها سخت‌ترند در آفرينش يا كسانيرا كه آفريديم غير از آنها همانا ما آفريديم آنها را از گل چسبنده‌

بلكه تعجّب نمودى و مسخره ميكنند

و چون پند داده شوند پند نميگيرند

و چون به بينند نشانه قدرتى را بسخريّه ميگيرند

و گويند نيست اين مگر جادوئى آشكار

آيا چون مرديم و گشتيم خاك و استخوانها آيا همانا ما برانگيخته شدگانيم‌

آيا و پدران پيشينيان ما

بگو بلى با آنكه شما ذليلانيد

پس جز اين نيست كه آن يك صيحه است پس ناگاه آنها مينگرند

و گويند اى واى بر ما اين روز جزا است.

تفسير

خداوند متعال براى اثبات معاد باز باسلوب بديعى پرداخته كه به پيغمبر خود دستور فرموده از منكرين معاد سؤال فرمايد كه آيا خلقت آنها بعد از مردن و خاك شدن سخت‌تر است يا خلقت ملائكه و آسمانها و زمين و موجودات آنها و جعل مشارق و مغارب و شهاب ثاقب كه در آيات سابقه ذكر شد و كلمه من از باب تغليب يا داراى عقل و اراده بودن افلاك است كه گفته‌اند و آنكه خدا مردم‌

جلد 4 صفحه 426

را خلق نموده است بدوا از گل چسبناكى و بعد از مردن و خاك شدن و آمدن باران باز همان گل چسبناك خواهند شد چگونه نمى‌تواند دوباره آنها را خلق نمايد و اى پيغمبر تو تعجّب نمودى از انكار آنها و انصافا جاى تعجّب هم هست و بعضى عجبت بصيغه متكلّم قرائت نموده‌اند و در جوامع آنرا نسبت بامير المؤمنين عليه السّلام داده و بالاتر از انكار آنكه استهزاء هم مينمايند به تعجّب تو يا اقرار اهل ايمان بآن و وقتى استدلال مينمايند براى آنها بوقوع حشر و مفاسد انكار را براى آنان ذكر مينمايند از نهايت بى‌فكرى و بى‌شعورى متذكّر و متنبه نميشوند و چون معجزه دالّه بر صدق تو را مشاهده ميكنند بر استهزاء خود مى‌افزايند و مردم ديگر را هم با خود در مسخره كردن كمك ميگيرند و از فرط عناد و لجاج ميگويند آنچه ما ديديم از او جز سحر و شعبده چيزى نيست پر واضح است و باز بطرز نوى شروع باستهزاء و انكار مينمايند و ميگويند وقتى ما مرديم و خاك شديم و استخوانى از ما بيش در قبر باقى نماند آيا ما مبعوث ميشويم يا پدرانمان كه سالها است مرده‌اند و اثرى از آنها باقى نمانده بلكه ذرّات خاك آنها هم در عالم متفرّق و مضمحلّ شده است و چون آنها دليلى بر ادّعاء موهوم خودشان كه امتناع بعث باشد نداشتند جز استبعاد عادى كه ناشى از عدم تفكّر در عموم قدرت خداوند است و عمده اين بود كه ميخواستند زير بار فرمايش پيغمبر نروند خداوند فرموده بگو بلى آنها و شما با كمال خوارى محشور خواهيد شد معطّلى هم ندارد يك صيحه و بانگ صور اسرافيل براى زنده نمودن شما و پدران شما و راندنتان بصحراى محشر كافى است مانند چوپانى كه يك صيحه بگله گوسفندان بزند و همه را سوق دهد پس در آنهنگام حالت بهتى بآنها دست ميدهد كه باوضاع محشر نظر مينمايند و منتظرند مجازات آنها معيّن شود و با خود ميگويند اى واى بر ما و عقائد ما اين روز همان روز جزا و حسابى است كه انبياء و اولياء از آن خبر ميدادند و نادم و پشيمان ميشوند از انكار و اصرار خودشان بر كفر و نفاق ولى ديگر پشيمانى سودى ندارد.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


102

قُل‌ نَعَم‌ وَ أَنتُم‌ داخِرُون‌َ «18»

بفرما ‌در‌ جواب‌ ‌آنها‌ البته‌ ‌شما‌ و جميع‌ آباء ‌شما‌ مبعوث‌ خواهيد شد و ‌شما‌ داخر و خفيف‌ و كوچك‌ ‌در‌ اشدّ صغارت‌ خواهيد ‌بود‌.

قُل‌ خطاب‌ ‌به‌ پيغمبر ‌است‌ ‌در‌ جواب‌ اينكه‌ گفتند آيا ‌ما و پدران‌ ‌ما ‌بعد‌ ‌از‌ اينكه‌ خاك‌ و استخوان‌ شده‌اند زنده‌ ميشوند ‌در‌ جواب‌ ‌آنها‌ بفرما:

نَعَم‌ فرق‌ ‌است‌ ‌بين‌ نعم‌ و بلي‌ نعم‌ اثبات‌ ‌ما قبل‌ ميكند و بلي‌ نفي‌ ‌ما قبل‌ ميكند مثلا ‌اگر‌ بگويند ‌ما مبعوث‌ نميشويم‌ جواب‌ ‌آنها‌ بلي‌ ‌است‌ ‌يعني‌ بلي‌ مبعوث‌ ميشويد و ‌اگر‌ سؤال‌ شود ‌که‌ آيا ‌ما مبعوث‌ ميشويم‌ جوابش‌ نعم‌ ‌است‌ وَ أَنتُم‌ داخِرُون‌َ داخر بمعني‌ صغير و خفيف‌ و پست‌ و بي‌ اعتناء ‌است‌ و كلمه انتم‌ و ‌لو‌ خطاب‌ بمشركين‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ سؤال‌ ‌را‌ كردند و ‌لو‌ مراد ‌آنها‌ و آباء ‌آنها‌ هستند و مراد آنهايي‌ ‌که‌ كافر و مشرك‌ بودند چنانچه‌ ميفرمايد إِن‌َّ الَّذِين‌َ يَستَكبِرُون‌َ عَن‌ عِبادَتِي‌ سَيَدخُلُون‌َ جَهَنَّم‌َ داخِرِين‌َ مؤمن‌ آيه 62 اشاره‌ بذلت‌ و خفت‌ ‌است‌ و ‌اينکه‌ ‌آيه‌ شامل‌ جميع‌ اهل‌ عذاب‌ و اهل‌ جهنم‌ ميشود جميع‌ طبقات‌ جن‌ و انس‌ ‌که‌ بدون‌ ايمان‌ ‌از‌ روي‌ تقصير نه‌ قصور ‌از‌ دنيا رفتند بلكه‌ ‌هر‌ چه‌ نزديكتر باشند دورترند مثلا كفاري‌ ‌که‌ ‌در‌ خدمت‌ انبياء بودند و معجزات‌

جلد 15 - صفحه 130

‌آنها‌ ‌را‌ مشاهده‌ كردند ذلت‌ و خفت‌ ‌آنها‌ و عقوبت‌ و عذاب‌ ‌آنها‌ بيشتر ‌است‌ ‌تا‌ كفار دوردست‌ و بهمين‌ قياس‌ اصحاب‌ پيغمبر ‌که‌ حول‌ و حوش‌ پيغمبر بودند و يك‌ مرتبه‌ مرتد شدند ‌که‌

(ارتد ‌النّاس‌ ‌بعد‌ ‌رسول‌ اللّه‌ الا اربعة ‌او‌ خمس‌)

‌که‌ سلمان‌ و ابا ذر و مقداد و حذيفه‌ و عمار باشند البته‌ عقوبت‌ و ذلت‌ ‌آنها‌ بيشتر ‌است‌ و ‌هم‌ چنين‌ طبقات‌ مخالفين‌ ‌از‌ كفار و مشركين‌ شديدتر ‌است‌ و ‌هم‌ چنين‌ ‌اگر‌ ‌در‌ شيعه‌ كسي‌ منكر ضروري‌ دين‌ شود ‌ يا ‌ بدعتي‌ ‌در‌ دين‌ گذارد عقوبتش‌ ‌از‌ مخالفين‌ شديدتر و همچنين‌ عالمي‌ ‌که‌ دانسته‌ برگردد ‌از‌ تمام‌ سخت‌تر ‌است‌.

‌ان‌ اشد ‌النّاس‌ حسرة يوم القيمة العالم‌ التارك‌ لعلمه‌

‌ان‌ اهل‌ النار يتأذون‌ ‌من‌ ريح‌ العالم‌ التارك‌ لعلمه‌

و بعباره‌ ديگر ‌هر‌ چه‌ حجت‌ تمام‌تر ‌باشد‌ ذلت‌ و خفّت‌ و عقوبتش‌ شديدتر ‌است‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 18)- سپس قرآن به کوبنده‌ترین پاسخها در برابر آنها پرداخته، به پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله می‌فرماید: «به آنها بگو: آری (همه شما، و نیاکانتان مبعوث می‌شوید) در حالی که ذلیل و خوار و کوچک خواهید بود»؟! (قُلْ نَعَمْ وَ أَنْتُمْ داخِرُونَ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج9، ص132

منابع